ببری که ببر نبود
ببری خان را علاقمندان به تاریخ میشناسند. معرفی موجز و مختصر ببریخان را در ادامه میخوانید. این متن نوشته کوشان مهران است که دو حوزه تاریخ و محیطزیست را به هم پیوند زده است:
ببری خان، همواره با کالسکه ویژه سفر میکرد. ناصرالدین شاه در ۱۸۷۰ در سفر به کربلا ۵۰ تومان پول رایج مملکت را به خادمان حرم داد تا گوشت برای ببری خان مهیا کنند. ببری خان، اصلا ببر نبود. گربهای خالدار بود مورد توجه سلطان صاحبقران. ببری خان، خان هم نبود. گربهای ماده بود که هر سال بچههایی به دنیا میآورد. اهالی چاق و چله حرم چون دیدند توجه ملوکانه از زنان غرغرو و پرخور و بیسواد به سمت ببریخانِ بیغل و غش منحرف شده، او را کشتند و لاشهاش را به همراه ظروف غذا به بیرون اندورنی فرستادند.
این تمثال بیمثال ببری خان است:

در این عکسِ به اصطلاح گروهی، ببری خان را میبینید که افتخار داده در کنار چند تن از بانوان ایستاده است. شلیته زنان حرم در واقع همان دامن کوتاه و فنردار بالرینهای فرنگی بود که ناصرالدینشاه گویا در سفر اول به فرنگ در سال ۱۸۷۴ شیفه آن شد. مقایسه کنید بالرینها را با زنان حرم!

پینوشت: درباره ببریخان و دلیل محبوبیتش نزد ناصرالدین شاه را میتوانید در اینجا بخوانید.